بانک دانشگاه آزاد؟؟؟؟!!!!!
شهریههای کمرشکن دانشگاه آزاد اسلامی و فشار آن بر روی دانشجویان این دانشگاه و خانوادههای آنها به علاوه عواقب ناشی از این فشار، کاستن از بار این شهریهها را به یکی از وعدههای مدیران جدید این دانشگاه تبدیل کرده است،این مدیران تاسیس بانک را با توجه گردش مالی چند هزار میلیارد تومانی دانشگاه آزاد یکی از راهکارهای مهم کاستن از شهریههای دانشگاه آزاد اعلام کردهاند. کاری که ظاهرا مدیران سابق دانشگاه آزاد نیز نسبت به آن بی علاقه نبودهاند، اما آیا تامین مالی دانشگاه آزاد یا هر مجموعه دانشگاهی دیگری به وسیله تاسیس یک بانک عاقلانه است؟
در یک نکته تقریبا تردیدی وجود ندارد. تاسیس بانک و استفاده از منابع عظیم مالی دانشگاه آزاد به صورت وجوه اداره شده پس از مدتی قطعا خواهد توانست بخشی از بار مالی شهریهها را از دوش دانشجویان بردارد. در واقع زمانی که منابع مالی به جای مصرف مستقیم در یک بانک سپردهگذاری شود، تا3 برابر آن امکان اختصاص تسهیلات وجود خواهد داشت، اما در این باره چند نکته و پرسش وجود دارد که باید به دقت پاسخ داده شود.
1- آیا دانشگاه آزاد یک بنگاه اقتصادی است که نیاز و توانایی تاسیس بانک و اداره آن را در اختیار داشته باشد؟ به شکل دقیقتر دانشگاه آزاد منابع چنین بانکی را کجا سرمایهگذاری خواهد کرد؟ به خصوص با توجه به اینکه بر اساس اعلام مکرر مسئولان سابق این دانشگاه دوره توسعه فیزیکی این دانشگاه که هزینههای کلانی برای فعالیتهای عمرانی نیاز دارد به پایان رسیده و ظاهرا این دانشگاه به دنبال افزایش کیفیت آموزش است که بیش از منابع مالی به برنامهریزی نیاز دارد.
2- اگر بخش اعظم این منابع قرار نیست در فعالیتهای مربوط به خود دانشگاه اختصاص یابد و تنها سود سرمایهگذاری این منابع مورد نظر اولیای دانشگاه است، چرا به جای تاسیس یک بانک جدید، منابع دانشگاه در بانکهای موجود سپرده گذاری نمیشود؟ قطعا مسئولان هر یک از بانکهای دولتی و خصوصی موجود با توجه به حجم بالای این منابع حاضر خواهند بود بسیاری از شروط خاص احتمالی متولیان دانشگاه آزاد را درباره نحوه و محل تخصیص تسهیلات بانکی بر اساس منابع این بانک بپذیرند. در واقع منابع موجود این دانشگاه را میتوان در یکی از بانکهای موجود سپردهگذاری کرده و روی آن تسهیلات دریافت کرد،البته سودآوری بیشتر تاسیس بانک در چنین روندی قابل کتمان نیست اما به طور کلی بانکداری به عنوان یک فعالیت تخصصی به هیچ عنوان در لیست فعالیتهای معمول و غیر معمول دانشگاههای کوچک و بزرگ جهان قرار ندارد.
3- بعضی دانشگاههای مطرح جهان صندوقهایی تاسیس کرده یا با صندوقهایی مرتبط هستند که به سرمایهگذاری این دانشگاهها در تحقیقات علمی و فنآوری کمک میکند. اما ماهیت این صندوقها که به شکل تخصصی اداره میشوند به طور کلی با بانکداری تفاوت دارد و اغلب این صندوقها نیز به وسیله خود دانشگاهها اداره نمیشوند و هیئت امنای مستقلی دارند که بر اساس اهمیت با سودآوری پروژههای تحقیقاتی روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
با توجه به اینکه دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر ساختاری بر اساس ارائه آموزش عالی در برابر شهریه پرداختی دارد و سرمایهگذاری روی تحقیقات صنعتی و فنآوری عملا جایگاه جدی در تامین مالی ندارد،قطعا امکان بهره بردن از چنین صندوقهایی را نیز نخواهد داشت چه رسد به ایجاد یک بانک که چارچوب و وظایف مشخصی دارد و نمیتوان آنرا به وظایف یک صندوق سرمایهگذاری محدود کرد.
4- دانشگاه آزاد اسلامی یک دانشگاه غیر دولتی است، یعنی برای هزینههای خود از دولت منابعی دریافت نمیکند. از این جهت دانشگاه آزاد به دانشگاههای غیر انتفاعی مشابهت دارد،اما شهریه دانشگاههای غیر انتفاعی تقریبا نصف شهریه دانشگاه آزاد در رشتههای مشابه است.
این تفاوت نرخ شهریه را نیز قطعا نمیتوان به گردن کیفیت پایینتر دانشگاههای غیرانتفاعی نسبت به دانشگاه آزاد انداخت کما اینکه از میان بیش از 300 دانشگاه غیر انتفاعی فعال در کشور، کیفیت آموزش بسیاری از آنها حتی از بعضی دانشگاههای دولتی نیز به اندازه قابل توجهی بهتر است. موسساتی چون موسسه امامخمینی و دانشگاه مفید در قم و دانشگاه شیخ بهایی در اصفهان از آن جملهاند. در عین حال آن دسته از دانشگاههای غیر انتفاعی که با برنامهریزی و هدف اقتصادی فعالیت میکنند، فعالیتی کاملا سودآور دارند. پس چرا متولیان دیروز و امروز دانشگاه آزاد نمیتوانند با وجود گستردگی این دانشگاه و امکان تجمیع منابع آن از پس اداره دانشگاه با شهریههایی کمتر از میزان فعلی برآیند؟
5- تامین مالی دانشگاه ها در جهان از ارتباط با صنعت انجام میشود چنانکه دانشگاههای خصوصی برتر و مشهور جهان مانند انستیتیو تکنولوژی ماساچوست یا همان MIT هزینه های تحصیل دانشجویان مقاطع تحصیلی بالاتر از کارشناسی را تامین میکنند، به جای آنکه از آنها پول بیشتری به عنوان شهریه بگیرند. در واقع این دانشگاهها و دیگر دانشگاههای جهان به جای آنکه به دانشجو به عنوان یک منبع تامین مالی نگاه کنند به تربیت دانشجویان به عنوان یک سرمایهگذاری برای به دست آوردن یک هدف بزرگتر یعنی حل مشکلات صنعت و اقتصاد و عواید مالی بسیار کلان ناشی از آن مینگرند. در واقع اغلب دانشگاههای کارآمد جهان به جای تبدیل شدن به یک بنگاه ارائه کننده آموزشهای عالی و تولید کننده مدارک دانشگاهی، از آموزش دانشجویان به خصوص در مقاطع تکمیلی به عنوان یک عامل تاثیرگذار در موفقیت پژوهشهای دانش محور و تحقیقات حوزه فنآوری بهره میبرند.
6- در حال حاضر کشور با رشد قارچ گونه بانکهای خصوصی مواجه است و پروندههای اخیر مربوط به فساد اقتصادی که با تکیه بر این بانکها شکل گرفته نشاندهنده چالشی است که افزایش بی ضابطه بانکهای خصوصی تولید کرده و ظرفیت تولید آن را در آینده نیز خواهند داشت. از طرف دیگر بسیاری از بانکهای تخصصی اقتصادی ماند بانک نفت که ایجاد آنها به حل مشکلات نقدینگی در صنعت کمک میکند، در صف طولانی گرفتن مجوز تاسیس بانک جدید معطل و بلاتکلیف ماندهاند. در عین حال همانگونه که اشاره شد دانشگاه آزاد یک بنگاه اقتصادی یا یک صنعت محسوب نمیشود که تاسیس یک بانک به تسهیل فعالیت آن کمک کند. با توجه به رانتهای گوناگون اقتصاد ایران مانند رانت زمین و مسکن، طلا، ارز و امثال آن چه اطمینانی وجود دارد که منابع بانک دانشگاه آزاد به سوی این رانتهای زود بازده کم خطر متمایل نشود. ابهامات مربوط به این مساله در آینده چگونه پاسخ داده خواهد شد؟
7- در انتها باید تاکید کرد که اگر از ابتدا دانشگاه آزاد که 63 درصد کل دانشجویان کشور را تحت پوشش دارد به جای اینکه تنها به دریافت پول و ارائه بی ضابطه مدارک دانشگاهی آن هم در رشتههایی که بازار کاری برای آنها وجود ندارد فکر کند، به عنوان یک دانشگاه مسئول عمل کرده و تلاش میکرد مانند دیگر نقاط جهان منبع تامین مالی خود را از طریق حل مشکلات جامعه و صنعت ساماندهی کند، امروز معضل اصلی این دانشگاه شهریههای کمرشکن و عواقب بعضا وخیم ناشی از آن نبود. البته این مشکلی است(نحوه تامین مالی دانشگاه) که دیگر دانشگاههای کشور از جمله بهترین دانشگاههای دولتی نیز با آن دست به گریبان هستند. واقعیت آن است که تاسیس بانک ادامه همان راهبرد غلط قبلی دانشگاه آزاد به شیوهای دیگر است و ظاهرا با مدیریت جدید نیز قرار نیست دانشگاه آزاد به وظیفه اصلی خود به عنوان یک دانشگاه در حل مشکلات کشور عمل کند.